در پیش کسی درد دل تنگ نگفتمخاموشم و چون مرغ شباهنگ نگفتممانند فلانی نشدم شاعر دربارچیزی به جز از ملت و فرهنگ نگفتمآیینه منم، آب منم، مذهبم عشق استبا شیشه دلان مرثیه ی سنگ نگفتم!بسیار غزل گفته ام از وحدت دلهااز صلح و صفا گفتم و از جنگ نگفتم!هرچند که دور از وطنم، خاطره اش سبزیک بار هم از حسرت افرنگ نگفتم!گاهی خودم از دست خودم میخورم افسوسشعری که به دلها بزند چنگ،نگفتم!همصحبت من آیینه و چشمه و مهر استصد شکر که از نقشه و نیرنگ نگفتمهمرنگ خودم هستم و همرنگ شما نه!از تفرقه بیزارم و از رنگ نگفتم!فردوس اعظم بخوانید, ...ادامه مطلب
«باغی پر از شکوفه » تازهترین اثر استاد #اعظم_خجسته، شاعر، ترجمان و روزنامهنگار تاجیکستان را نشریات " ناهونته" در شهر تهران به اهتمام استاد رضا شالبافان منتشر کرد.این مجموعه عبارت از 150 صفحه، فراگیر غزلهای شورانگیز شاعر است که در دورههای مختلف ایجاد شده و خواننده را به آغوش باغی پر از شكفههای امید و عشق و آرزو و روشنی میبرد.استاد خجسته از شاعران خجستهنام و صاحبسبک تاجیکستان، سابقه طولانی و پربار در حوزه شعر و ادبیات دارد.او دارندهی نشان طلای فردوسی (مؤسسه فرهنگی اکو ، 2011 ، ایران ) ، برنده جایزه به نام کمال خجندی (برای اثرهای " نالههای باد " و " آمد بهار بی تو " ، 2020 ، تاجیکستان ) میباشد.یادآور میشویم که جناب اعظم خجسته، تا قبل از این اثر ، 8 مجموعه شعری با نامهای :" سایهروشن ” ، 2002 ، ایران“ چشمه زلال ” ، 2011 ، ایران" سپیده را سلام " ، 2014 ، تاجیکستان" ایستگاه زندگی " - 2016 ، تاجیکستان" آمد بهار بی تو " 2017 ، تاجیکستان" نالههای باد " 2019 ، تاجیکستان" نالههای باد " ، 2020 ، ایران" به لطف یاد تو " ، 2021 ، تاجیکستان -را در تاجیکستان و ایران منتشر نموده ، امروز یکی از شاعران مطرح در حلقههای فارسیگوی منطقه محسوب میشود.این نوید را به استاد و دوستداران ادب مبارکباد میگوییم.#ادبیات #تازهنشر #کتاب #شعر #اعظم_خجسته بخوانید, ...ادامه مطلب
کتاب «پرچم سفید»- مجموعه حکایههای شاهمنصور شاهمیرزا - نویسنده تاجیک در تهران روانه بازار شد. کتاب فراگیر 9 حکایه (داستان کوتاه) از این ادیب تاجیک است، که برای خواننده فارسیزبان پیشکش شدهاست.کتاب را انتشارات «ایهام» که ناشر تخصصی ادبیات و هنر است، با شمارگان 500 نسخه و در 108 صفحه با تصویرگری فرخندهبانو - دختر ادیب به زیور طبع آراستهاست.شاهمنصور شاهمیرزا تا کنون 4 کتاب حکایه و 4 مجموعه شعر در دوشنبه، تهران و دهلی منتشر نموده، نزدیک به 30 کتاب از آثار ادیبان تاجیک را به فارسی برگردان و در تهران به نشر رساندهاست.چاپ اول کتابهای او "باغ شفتالو" (حکایهها ، تهران و دوشنبه ) ، "میخواستم پرنده شوم" ( "ثالث" ، تهران ) و "دینم عشق است" (شعرها ، " ادیب " ) تمام شده و قرار است سال آینده به نشر دوم برسد.داستانهای او در میان خوانندگان و نویسنده و منتقدان ایران استقبال گرم یافت و مجله "بخارا" ، مؤسسه خانه کتاب، نشر "ثالث" نشستهایی در نقد و بررسی آنها برگزار نمودند.رادیوی "سلامت" - ایران که بیشترین شنونده را در کشور دارد، به دلیل برخوردار بودن حکایاتش از فضاهای صمیمی و عاطفی تاجیکانه، آن را با صدای مؤلف ضبط و بارها پخش کرد و چند ادیب معروف ایرانی به آنها نقدهای عمیق تحلیلی نوشتند.یکی از ناشران معروف در تهران قول دادهاست آثار کامل این نویسنده را تا آخر سال میلادی با تعداد زیاد منتشر نماید.مؤلف کتاب علت "پرچم سفید" عنوان گرفتن کتاب مذکور را چنین شرح داد: «پرچم سفید» نام یکی از حکایات اینجانب و داستان یکی از دانشمندان است که پس از بیست سال تحصیل در مدارس بخارا با شوق و ذوق به زادگاهش - یکی از روستاهای کوهستان برمیگردد. بر خلاف انتظار، مردم عامی آزار و اذیتش میدهند، , ...ادامه مطلب
درخت تنومند ادب پارسی، امروز در سراسر ایرانشهر سایه گسترده است و شعر امروز ایران، افغانستان و تاجیکستان نیز شاخساران سایهگستر آن هستند. امروز از کشورهای فارسی زبان سرایندگانی برخاستهاند که کولهب, ...ادامه مطلب
مثل مُردابی که در اندیشة تحریک نیستهیچ کس اینجا عزیز من به من نزدیک نیستطبق اظهار نظرها زندگی زیباست. نه!بی گمان صاحب نظر چون ما دلش تاریک نیستروشنی همواره بعد از تیرگی سر میزندحیف اینجا روز و شبها قابل تفکیک نیستیاد حرف مادر افتادم که روزی گفته بودمیرسد وقتی که دنیا روزگارش نیک نیستهرچه بدبختیست از بی همزبانی می رسدزخم تنهایی مارا چاره جز شلّیک نیستمن به, ...ادامه مطلب
کنج قفس که عرصه ی بالِ عقاب نیست!--------------------------------------------------- – درود به شاعر عاشقانه های ناب لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی فرمایید. ✍ تا تو کنارمی، غزلم عاشقانه استدر شعر چشمهای تو فردوس اعظمم – در آغاز می خواهم نظرتان را در مورد شعر بدانم. هر شاعری نظری خاص دارد. شعر در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟ ✍ای شعر! شاهد همه ی درد های منجز دامن بلند تو دارم پناه؟ نه! چقدر به تاثیر شعر در جریانات اجتماعی معتقدید؟ ✍میکشم آسمان آبی رنگ ،میکشم یک زمین دور از جنگشاعرم من و خوب میدانم که توان مداد یعنی چه! – امروزه شاهد ورود انبوهی از شعر و اثار شاعران نوپا به بازار نشر هستیم. نظرتان راجع به این پدیده چیست ؟ ✍ وقتی که یکی خانه به دوش است، غریب استاین گونه برآوردن آثار اضافی است – آقای اعظم مطلع شدیم مدتی است که ترک وطن کرده و در غربت به سر میبرید. میتوانم بپرسم که دلیل این دوری چه چیزی بوده؟ ✍غوکان به کنجِ برکه و مُرداب قانع اندجای نهنگ گوشه ای این منجلاب نیست – پس راهی که انتخاب کردید مسیریست برای رسیدن شما به سعادت و خوشبختی ؟ ✍ هجرت مسیر واقعه ی جبر و درد ماستوقتی که نیست چاره غم این دیار را – اهان، پس معلوم میشود که به اجبار ترک یار و دیار کرده اید... ✍بر سایه های مرده ی هم تیغ می کشیمجز کینه در دیار جهالت نمانده است – جهالت؟؟ میشود بیشتر توضیح بدهید؟ ✍ ناگفته , ...ادامه مطلب
غم در نگاه سرد خیابان نشسته استاز انجماد یأسِ خیابان دلم گرفت سخت است بی تو دیدن باران برای منامشب چه قدْر از غمت آسان دلم گرفت شاید تو هم به غربت من فکر می کنیچون یاد کردم از تو، دوچندان دلم گرفت بی تو سکوت خانه چه فریاد می زنداز ساعت این مترسکِ حیران، دلم گرفت بارانِ پشت پنجره مانند گریه استاز دست, ...ادامه مطلب
بختت بلند باد الهی! کنارِ اوزیرا شدی، "عزیز دلم" دوستدارِ اوحالا به اشتیاق کنارش نشسته ایمن بیقرار تو، تو ولی بیقرارِ اورنگ بهار خاطره را زرد کرده ای اما خودت شکوفه ی فصلِ بهارِ اواین روزها به لطف تو از دستِ دردهاسردرد میشوم، كه شدی غمگسارِ اویک مشت خاک فرق سرِ روزگارِ... نه!یک مشت خاک فرق سر روزگارِ اوای عشق، جان هر غزلِ ناسروده امكاری نکن، که باز شَوم من دچارِ او!!!این جا هنوز از تو چه پنهان که...بٌگذریم،آنجا نشسته ای تو ولی در کنار او#ﻓﺮﺩﻭﺱ_ﺍﻋﻈﻢ #شعر_امروز_تاجیکستان, ...ادامه مطلب
آیا شده در خاطرهها گم شده باشیدر ذهن کسی مرده تجسم شده باشیهی آینه را زل بزنی با نگه خیسدر حسرت یك غنچه تبسم شده باشیآنقدر شوی بیکس و خاموش و دل افگار محتاج به آغوش و تکلم شده باشیهر جا سخن از نام تو و یار تو باشدیعنی همه جا سوژه ی مردم شده باشیسخت است یقین داشته باشی به سرابیدرگیر خیالات و توهم شده باشیاحساس کنی مثل حبابی شده ای پوچبی عاطفه,بی ساز و ترنم شده باشیسهل است مگر مرثیه ی خویش نویشتن؟از غصه ی دل کوه تراکم شده باشی ,آیا صدای ضبط شده در دادگاه ...ادامه مطلب
با نگاهت باز شعر بی حساب اورده اینم نمک با گیسوانت عطر ناب اورده ایآسمان را دیدم و امشب ندیدم ماه رابا سر مویت به روی مه نقاب اورده ای؟خنده ی مستانه ات پر کرده امشب خانه را اه بانو جان مگر با خود شراب اورده ای؟آسمان سینه ام مهتاب را گم کرده استدر دل شب با حضورت آفتاب اورده ایبا تو من حالی به حالی میشوم دیوانه جان! با خودت یک بیدلستان اضطراب، آورده ای!فردوس اعظم,باز دوباره با نگاهت ...ادامه مطلب
بانو قسم به شعر من از تو نمی برمبیرون نمیشوی نفسی از تفكرمتا لحظه ای,که خاطرههای تو با من استاز حسّ عاشقانهترین لحظهها پرماما هجوم خاطره گاهی قشنگ نیستاز دست خاطرات خودم سخت دلخورمحالا چه گونه بغض دلم را براورموقتی که نیستی تو و غرقِ تحسُّرمباران ,همان دقیقه که رفتی ,شروع شداز آن به بعد پشت سرت غصه میخورم, ...ادامه مطلب
میشود بالین و بستر سرپناهت بعد از اینسینهام میسوزد از اندوه و آهت بعد از اینمینشینی گوشه ای و یاد می آری مراخیره میماند به سوی در نگاهت بعد از اینغیر من راز و نیاز چشم هایت را کسیدرک خواهد کرد در شام سیاهت بعد از این؟شب که چتر خویش را وا میکند در خلوتتكیست، میخواهم بدانم تکیه گاهت بعد از این؟, ...ادامه مطلب