«پرچم سفید» در تهران بالا شد

ساخت وبلاگ

کتاب «پرچم سفید»- مجموعه حکایه‌های شاه‌منصور شاه‌میرزا - نویسنده تاجیک در تهران روانه بازار شد.

کتاب فراگیر 9 حکایه (داستان کوتاه) از این ادیب تاجیک است، که برای خواننده فارسی‌زبان پیشکش شده‌است.

کتاب را انتشارات «ایهام» که ناشر تخصصی ادبیات و هنر است، با شمارگان 500 نسخه و در 108 صفحه با تصویر‌گری فرخنده‌بانو - دختر ادیب به زیور طبع آراسته‌است.

شاه‌منصور شاه‌میرزا تا کنون 4 کتاب حکایه و 4 مجموعه شعر در دوشنبه، تهران و دهلی منتشر نموده، نزدیک به 30 کتاب از آثار ادیبان تاجیک را به فارسی برگردان و در تهران به نشر رسانده‌است.

چاپ اول کتاب‌های او "باغ شفتالو" (حکایه‌ها ، تهران و دوشنبه ) ، "می‌خواستم پرنده شوم" ( "ثالث" ، تهران ) و "دینم عشق است" (شعر‌ها ، " ادیب " ) تمام شده و قرار است سال آینده به نشر دوم برسد.

داستان‌های او در میان خوانندگان و نویسنده و منتقدان ایران استقبال گرم یافت و مجله "بخارا" ، مؤسسه خانه کتاب، نشر "ثالث" نشست‌هایی در نقد و بررسی آن‌ها برگزار نمودند.

رادیوی "سلامت" - ایران که بیش‌ترین شنونده را در کشور دارد، به دلیل برخورد‌ار بودن حکایاتش از فضا‌های صمیمی و عاطفی تاجیکانه، آن را با صدای مؤلف ضبط و بار‌ها پخش کرد و چند ادیب معروف ایرانی به آن‌ها نقد‌های عمیق تحلیلی نوشتند.

یکی از ناشران معروف در تهران قول داده‌است آثار کامل این نویسنده را تا آخر سال میلادی با تعداد زیاد منتشر نماید.

مؤلف کتاب علت "پرچم سفید" عنوان گرفتن کتاب مذکور را چنین شرح داد: «پرچم سفید» نام یکی از حکایات اینجانب و داستان یکی از دانشمندان است که پس از بیست سال تحصیل در مدارس بخارا با شوق و ذوق به زادگاهش - یکی از روستا‌های کوهستان برمی‌گردد. بر خلاف انتظار، مردم عامی آزار و اذیتش می‌دهند، کتاب‌هایش را به آب می‌اندازند و به بهانه ‌این که در زمینش - کرتاشکه روسی (سیب زمینی ) کشته‌است، او را از دیه بیرون می‌کنند. او به تنها شاگردش هنگام وداع وصیت می‌کند: "تنها یادگار من در این عالم تویی، شاید زمانی کسی به نزدت بیا‌ید و خواهش درس خواندن کند، دریغ مکن".

مادر شاگرد وقتی از خبر ترک دیار کردن استاد پسرش آگاه می‌شود، به او می‌گوید: " تو هنوز به بازی‌های روزگار آشنا نیستی، پسرم. همین طایفه بابای رودکی را کور کردند. کتاب‌های پدربزرگم کجا شدند؟ می‌کُشیم، بعد آه و ناله می‌کنیم. تا دمی که نادان‌ها بر سر مسندند، دانا خار و زار است. خودت نوشته سنگ سر محراب را برایم خواندی:

دانا به هر دیار عزیز و مكررم است،
لعنت به آن دیار، که نادان بود عزیز.

. . . شاگرد از فراق استاد و جهالت هم‌دهگان دچار جنون می‌شود و به خاطر تسلای دل دردمند خویش دو پرچم - یکی را در روستای خود و دیگری را در زادگاه استاد نصب می‌کند و هر روز همچون رابیه ادویه افتان و سینه خیز از این پرچم به آن پرچم می‌رفت و می‌آمد.

کتاب "پرچم سفید" مجموعه‌ای تازه، اما قدرتمند از داستان‌های شاه‌منصور شاه‌میرزا است که نویسنده نگاهی به فرهنگ و سنت‌های غنی کشورش - تاجیکستان انداخته و آن‌ها را از زاویه خود شرح و بست می‌دهد.

وی با نوشته‌هایش خواننده را به کوه‌ها، دریا‌ها و روستا‌های افسانه‌ای سرزمین خود می‌برد و تصویری زنده از مردم و شیوه زندگی آن‌ها ترسیم می‌کند .

داستان‌های او با حسّی از عصا‌لت و واقع‌گرایی آمیخته شده اند که به آن‌ها احساس واقعی و قابل ربط می‌دهد.

"پرچم سفید" برای هر کسی که علاقمند به کاوش در فرهنگ و سنت‌های غنی تاجیکستان است، اثریست خواندنی.

نوشته ها و شعر هاي فردوس اعظم ...
ما را در سایت نوشته ها و شعر هاي فردوس اعظم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : firdavso بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 13 بهمن 1401 ساعت: 8:34