مانند فلانی نشدم شاعر دربار
چیزی به جز از ملت و فرهنگ نگفتم
آیینه منم، آب منم، مذهبم عشق است
با شیشه دلان مرثیه ی سنگ نگفتم!
بسیار غزل گفته ام از وحدت دلها
از صلح و صفا گفتم و از جنگ نگفتم!
هرچند که دور از وطنم، خاطره اش سبز
یک بار هم از حسرت افرنگ نگفتم!
گاهی خودم از دست خودم میخورم افسوس
شعری که به دلها بزند چنگ،نگفتم!
همصحبت من آیینه و چشمه و مهر است
صد شکر که از نقشه و نیرنگ نگفتم
همرنگ خودم هستم و همرنگ شما نه!
از تفرقه بیزارم و از رنگ نگفتم!
فردوس اعظم
نوشته ها و شعر هاي فردوس اعظم ...برچسب : نویسنده : firdavso بازدید : 21