ای که می افتی دمادم پیش پای دیگران
آه در میآوری ناز و ادای دیگران
تا مكدر میشود ایینه ی دیدارها
دور از ما میشوی و آشنای دیگران
هیچ کس در چشمهایت عشق را معنا نكرد
میكشی بر شانه ات بار جفای دیگران
تا شدی پیدا به چشم مردم بی چشم و رو
گم شدی اخر میان های-های دیگران
چشمها را بسته ای ,در جادههای زندگی
مثل سایه میروی اندر قفای دیگران
در سکوت خویشتن در خود شکستی بارها
میشود فهمید از چشمت صدای دیگران
عاقبت گم میکنی خود را میان بیكسی
میشوی روزی گرفتار بلای دیگران
نوشته ها و شعر هاي فردوس اعظم ...
ما را در سایت نوشته ها و شعر هاي فردوس اعظم دنبال می کنید
برچسب : ای که میپرسی نشان عشق چیست,ای که میگویی مسلمان باش,ای که میبینی منو گوشه نشین,ای که میبینی مرا گوشه نشین,ای که میان جان من,ای که میپرسی نشان عشق,ای نامه که میروی به سویش,گربه ای که میگه نازم کن,ای که دستت میرسد,خانه ای که میچرخد, نویسنده : firdavso بازدید : 181 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 1:01